وقتی خورشید دلش میگیره ابرها رو عین لحاف رو صورتش میکشه تا کسی گریش رو نبینه اما چیزی نمیگذره که لحافش خیس اشکهای بارونیش میشه
وقتی خورشید دلش میگیره ابرها رو عین لحاف رو صورتش میکشه تا کسی گریش رو نبینه اما چیزی نمیگذره که لحافش خیس اشکهای بارونیش میشه